من غمگینم! از قیافه ام هم پبداست! همه هم از من می پرسند چه شده! همه هم فکر می کنند شکست عشقی و اینهاست! ولی نیست. اصلن عشقی نیست که بخاهد شکسته شود. دیشب هم غمگین بودم! دیشب رفتیم یورو ویژن دیدیم، موقع رأی گیری هر کس کشوری برداشت که با هر امتیاز شات بزند. من سوئد، بَک آپ کانتری هم دانمارک! بعد واسه ایتالیا هم که همه با هم می خوردیم! ایسلند و اسپانیا هم همین طور! البته اسپانیا که امتیازی هم نگرفت، فقط به خاطر سلو و کریستینا بود! من غمگین بودم! غمی ماورای الکل! سوئد دوم شد، ایتالیا سوم. یا بر عکس! یعنی کلی امتیاز! کلی شات! ولی من غمگین بودم! مست نشدم اصلن! بعد هم که رفتیم کلاب هم مست نبودم! فقط غمگین بودم! و مدام در غم خودم غوطه می خوردم! با هر شاتی که می زدم غمم را بیشتر فرو می خوردم! تمامی نداشت که! تمامی ندارد انگار! هنوز هم غمگینم!